گایز دو تانوشته یدونه ادبی یدونه عادی میخام کوتاه نباشه معرکه میدم

نوشته عادی: در فصل زمستان کوه ها پوشیده از برف میشوند و برف همه جا را می پوشاند. رفت و امد در داخل شهر و اطراف آن سخت می شود. فصل زمستان همچون دیگر فصل ها نشانه ای از عظمت خداوند بزرگ و توانا است که برای ما انسان ها این زیبایی ها را افریده که با اندیشه در انها، شکر گذار نعمت های او باشیم. نوشته ادبی: کوه ها جامه ی سفید خود را بر تن کرده اند و ابر ها اشک شوق همانند مروارید سفید بر زمین میریزند‌. فصل سفید از راه رسیده است و درختان موهای بلند پ سرسبزشان خشک میشوند و به خواب می روند و جامه ی سفید بر تن میپوشند و دیدن این همه زیبایی های خداوند چشمگیر است. خودم نوشتم دبیر ۲۰ داد👍🏻

عادی: هنگام غروب آفتاب،آسمان قرمز و سرخ می‌شود و روشنایی روز به پایان می‌رسد .کم کم هوا تاریک می شود و ماه با وسط آسمان می آید و ما رو زیر نظر دارد در شب ، گاهی صدای حیوانات یا حشراتی مثل گرگ یا سوسک جیر جیرک که از اول شب تا نزدیکای صبح جیر جیر می‌کند. وقت غروب آفتاب کمی دلگیر است ، اما اگر به قدرت خدا پی ببریم متوجه می‌شویم که خداوند بسیار بزرگ است و بر هر قدرتی تواناست ادبی: خورشید آرام و سینه خیز در پشت کوه ها پنهان می‌شود و گردی از رنگ زعفرانی بر روی قله ی کوه ها و چشمه ی آب ها می ریزد و روز خود را از چشم تاریکی قایم میکنم گاهی صدای جانوران زنده در شب به گوش می‌رسد . با غروب آفتاب ، آفتاب به خواب می‌رود و موقع حکومت ماه فرا می‌رسد . هنگام غروب آفتاب، پرنده ها با آوازی دلنشین به خانه های خود می‌روند و حیوانات شب زنده دار از لانه های خود بیرون می‌آیند و جشنی پر از جیغ و هورا می‌گیرند اینو خودم نوشتم